English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7712 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delta connection U سیم پیچ مثلث
delta connection U اتصال دلتا
delta connection U اتصال مثلث
open delta connection U اتصال مثلث باز
delta U دلتا
delta U حرف چهارم زبان یونانی
delta dagger U هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
delta clock U که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
delta clock U مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
delta cephei U دلتا- قیفاووس
delta bootis U دلتا- گاوران
delta dart U هواپیمای یک موتوره دلتادارت
delta herculis U دلتا- جاثی
delta librae U دلتا- میزان
delta wing U بال مثلث
delta wing U بال دلتا
delta winding U سیم پیچ مثلث
delta voltage U ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
delta orionis U دلتا- شکارچی
delta orionis U دلتا- جبار
delta movement U حرکت دلتا
delta ursa majoris U دلتا- دب اکبر
delta ursa majoris U مغرز
star delta switch U کلید ستاره مثلث
y connection U اتصال ستاره
y connection U اتصال شلواری
v connection U اتصال مثلث
connection U مقام
connection U ارتباط
connection U رابطه
connection U پیوند
connection U اتصال
connection U انشعاب
connection U اتصال یا چیزی که متصل میشود
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection U اتصال زمین
connection U خویش
connection U بستگی نسبت
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connection U وابستگی
connection U پیوستگی اتصال
hardwired connection U می بجای ورودی و سوکت
exhaust connection U اتصال خروجی
electric connection U اتصال الکتریکی
building connection U انشعاب ساختمان
connection plug U دو شاخه
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
physical connection U اتصال مادی
cascade connection U اتصال ابشاری
haunched connection U اتصال ماهیچهای
connection survey U نقشه برداری منطقه ربط
connection fuse U فیوزاتصال
connection line U خط اتصال
connection of the vaginal U passages anal and افضاء
connection factor U ضریب انشعاب
connection terminal U پایانه اتصال
ground connection U اتصال زمین
connection diagram U دیاگرام مداری
connection diagram U دیاگرام اتصال
connection cable U کابل اتصال
cascade connection U دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
connection box U جعبه اتصال
cascade connection U تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
connection fuse U ماسوره اتصال دهنده
internal connection U اتصال داخلی
Is there a connection to Glasgow? U آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
overhead connection U اتصالبالایی
mains connection U اتصالاصلی
electrical connection U متصلکنندهالکتریکی
earth connection U اتصالزمینی
connection point U مرکزاتصال
coach connection U کلاجمتصل
chimney connection U دودکشمرتبطکننده
zigzag connection U اتصال زیگزاگ
two phase connection U اتصال یا مدار دو فازه
solderless connection U اتصال بدون لحیم
to make a connection U رابطه ای برقرار کردن
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
faulty connection U رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
I missed the connection. U من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
connection to ventilator U اتصال به هواکش
trunk connection U اتصال مشترکین از طریق ترانک
three phase connection U اتصال سه فازه
plug connection U کنتاکت پریز
pipe connection U اتصال لوله
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
parallel connection U اتصال موازی
outer connection U پیوند برونی
outer connection U اتصال خارجی
microphone connection U اتصال میکروفن
mesh connection U اتصال توری
main connection U اتصال اصلی
plug connection U اتصال دوشاخه
series connection U اتصال دنبالهای
telephone connection U اتصال تلفنی
taylor connection U اتصال تیلور
tandom connection U اتصال ابشاری
tandom connection U اتصال دنبال هم
tandem connection U اتصال ابشاری
star connection U اتصال ستاره
star connection U اتصال ستارهای
series connection U اتصال سری
series connection U اتصال زنجیری
interrupt a connection U قطع شدن یک اتصال
rear [front] connection U اتصال [جلوئی] پشتی
telephone test connection U اتصال ازمایش تلفن
zig zag connection U اتصال زیگزاگی
electrical connection panel U صفحهاتصالبهبرق
flexible hose connection U رابطانعطافپذیرلوله
inlet pipe connection U اتصال لوله ورودی
idling current connection U اتصال جریان بی باری
video connection panel U صفحهاتصالبهنمایشگر
idle current connection U اتصال جریان بی باری
He talked in this connection (vein). U دراین زمینه صحبت کرد
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
main circuit connection U اتصال مدار اصلی
air hose connection U اتصالشلنگهوا
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection U اتصال سری- موازی
three phase bridge connection U اتصال پل سه فازه
equipotential bonding conductor connection U ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
double in U 081 تو
double up U در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up U دولاکردن
double U دو نفره
double U :دوبرابر کردن
double in U درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double U اندازه دو برابر
double-take U واکنش دوگانه
double three U دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double U مضاعف
double up U دولا شدن
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
double zero U صفر2برابر
double U جفت
it is useful for a double p U برای دوکارسودمنداست
on the double U بدو رو
double-six U دوطرفشش
on the double U فرمان بدو رو
double U : دو برابر دوتا
double U دوسر المثنی
double U همزاد
double-take U یکه خوردن
double U مضاعف کردن دولا کردن
double U تاکردن
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double U دو برابر
double U دو برابر کردن
do a double take <idiom> U با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double U دولا
double U بازی دونفره خطای دبل
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double U دویدن
double U دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U توپزن 0001امتیازی فصل
double U بازی دوبل
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double U مضاعف نمودن
double U دو برابرشدن یا کردن
double U تصویر قرینه
double U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double a U زنای مردزن داربازن شوهردار
double a U زنای محصن بامحصنه
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double out U 081 خارج
double U دو برابر بزرگتر
double U دوبار
double out U درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double U دواسترایک متوالی
double p U پاروی دوسر
double U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double-crossing U دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing U نارو زدن
double refraction U شکست مضاعف
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
double refraction U انکسار مضاعف
double agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
double-crosses U نارو زدن
double poppy U گل هزاره
double cross U نارو زدن
double-quick U باقدم تند رفتن
double-quick U قدم تند
double quick U باقدم تند رفتن
double-edged U دو دم
double-edged U دو لبه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com